گریه سیب
شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها را بستم
باد با شاخه در آویخته بود
من درین خانه ی تنها...تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
ناگهان حس کردم
که کسی
آنجا،بیرون،در باغ
در پس پنجره ام می گرید...
صبحگاهان
شبنم
می چکید از گل سیب
هوشنگ ابتهاج
[ چهارشنبه 92/6/6 ] [ 1:29 صبح ] [ mina ]